استان اصفهان
استان اصفهان مردم مردم استان اصفهان به طور عمده از مردم فارس هستند. قومهای مختلف دیگری نیز در این استان ساکن هستند که به ترتیب جمعیت عبارتنداز: بختیاریها، لرها، ترکها، ارمنیها، گرجیها، یهودیها، کولیهاوعربها. دین بیشتر مردم این استان مسلمان هستند همچنین مسیحیان، کلیمیان و زرتشتیان نیز اقلیتهای غالب توده مردمی استان اصفهان را تشکیل میدهند. تفکیک دین خانوارهای استان چنین است: 4559256 کل خانواده استان اصفهان، 4532030 خانواده مسلمان، 9130 خانواده مسیحی ، 951 خانواده کلیمی ، 445 خانواده زرتشتی، 7050 خانواده متدین به سایر دینها در استان زندگی میکنند. وجه تسمیه شهر اصفهان از روزگاران کهن تا کنون به نامهای: آپادانا، آصفهان، اسباهان، اسبهان، اسپاتنا، اسپادنا، اسپاهان، آسپدان، اسپدانه، اسپهان، اسپینر، اسفاهان، اسفهان، اصباهان، اصبهان، اصپدانه، اصفاهان، اصفهان، اصفهانک، انزان، بسفاهان، پارتاک، پارک، پاری، پاریتاکن، پرتیکان، جی، دارالیهودی، رشورجی، سپاهان، سپانه، شهرستان، صفاهان، صفاهون، گابا، گابیان، گابیه، گبی، گی، نصف جهان و یهودیه سرشناس بودهاست. بیشتر نویسندگان بر این باورند که چون این ناحیه پیش از اسلام، به ویژه در دوران ساسانیان، مرکز گردآمدن سپاه بود و سپاهیان مناطق جنوبی ایران، مانند: بختیاری، خوزستان، کرمان، فارس، سیستان و... در این ناحیه گرد آمده و به سوی محل نبرد حرکت میکردند، آنجا را «اسپهان» گفته، سپس عربی شده و به صورت «اصفهان» درآمدهاست. این شهر دارای واژگان کهنتری است که با نام کنونی آن، هیچ گونه پیوندی ندارد، مانند :انزان، گابیان، گابیه، جی، گبی، گی، گابا. یاقوت حموی، مینویسد : «اصفهان یا اسپهان از کلیه اسباه است که به معنی سپاه و سگ میباشد.» استاد پورداود، میگوید : «ارزش این وجه اشتقاق فقط در این است که میرساند در لهجه قدیم اصفهانی، اسباه به معنی سگ نیز بودهاست» پورداود یادآور شدهاست که بطلمیوس، جغرافیانگار سده دوم میلادی، نام این شهر را «اسپدان» نگاشته، سپس میگوید واژه اصفهان روی اسپاهان قرار گرفته که خود شامل سپاه به معنی ارتش و هان اسم مکان، یعنی جای سپاه است. نویسنده کتاب حدودالعالم از این شهر به نام «سپاهان» یاد کرده، میگوید : «سپاهان شهری عظیم است و آن دو شهر است : یکی را جهودان خوانند و یکی را شهرستان و در هر دو منبر نهادهاند...» محمد حسین بن خلف تبریزی، درباره نام اصفهان، نوشتهاست : «اصباهان، معرب اسپاهان است و آن شهری است مشهور در عراق و نام اصلی او این است. و نام مقامی است از جمله دوازده مقام موسیقی و آن را اصفهانک نیز خوانند.» در کتیبههای پارسی هخامنشی، انزان شامل ناحیه اصفهان و بختیاری بوده و پیش از کورش، مرکز قدرت هخامنشیان در این ناحیه بوده و پس از کورش انزان به گابیان تبدیل یافته و استرابن هم آن را به همین نام خواندهاست و گابیان رفته رفته به جی تغییر یافت. هرتسفلد نگاشتهاست : اصفهان نام بلوکی از ولایت پریت کان و نام شهر «گبی» بودهاست. گبی بعدها «گی» و سپس عربی شد و به «جی» تبدیل یافت. در سده 2 میلادی، نام گبی و اسپدانا در نقشه بطلمیوس دیده میشود. وی «اسپدانا»ی پارسی زمان هخامنشی را از کتاب ارتستنس، مدیر کتابخانه اسکندر مقدونی برداشته بود. در یک نقشه جهان نما که 100 سال پیش از بطلمیوس ترسیم شدهاست، این نام به صورت ساسانی «سپانه» یعنی سپاهان نگاشته شده و معنی آن، جای لشکریان است.