نتیجه گیری در مورد زاینده رود
نتیجه گیری
بر اساس کاوش در متون تاریخی می توان چنین نتیجه گیری کرد که رودخانه ی زاینده رود به عنوان شاهرگ حیاتی و تمدن ساز در فلات مرکزی ایران دارای جایگاهی ویژه و استثنایی بوده است. یکپارچگی اکوسیستم رودخانه که از زردکوه بختیاری تا تالاب گاوخونی موجب تنوع زیستی، گیاهی، جانوری و نیز پیدایش جامعه های انسانی متعدد گردیده، رمز اصلی در پایداری محیط زیست و جریان های انسانی در حاشیه ی این رود افسانه ای بوده است. هرگز نمی توان در دوره ای از تاریخ زاینده رود، گسستگی در اکوسیستم رودخانه را مشاهده کرد و تمامی فعالیت های انسانی و تقسیمات آبی این رود تاریخی همواره بر اساس اصل یکپارچگی قوانین حاکم بر تقسیم آب رودخانه ی زاینده رود و مندرجات طومار منسوب به شیخ بهایی، ساکنان ساحل رودخانه از بالادست تا پایاب، بر اساس اصول منطقی به نحو عادلانه ای دارای حق برداشت از آب رودخانه بوده اند و مدیریت بهره برداری از آب به شیوه ای مشارکتی توسط مردم و با نظارت نمایندگان مورد اعتماد آنان انجام می گرفته است. نادیده گرفتن این اصل اساسی و سیستمی در حال حاضر، نشانه ای از تغییر دیدگاه معرفت شناسی مردم ما از نگاهی کل نگر و سیستمی به دیدگاهی یک سونگر و جزءنگر و در حقیقت عقب گردی به سمت فروپاشی بنیان های معرفتی اندیشمندان و حکیمان این سرزمین تلقی می گردد. برای رهایی از بحران خشکی رودخانه ی زاینده رود که علل معرفتی عامل اصلی آن است، باید با فراخوانی اندیشه های گذشتگان که در فرازهای تاریخ این رودخانه موجود است، هویت یکپارچه ی زنده رود را از سرچشمه تا تالاب به آن بازگردانیم.
*این مقاله قبلاً به همایش "همایش علل بحران زاینده رود در اصفهان" ارائه شده است.