سفارش تبلیغ
صبا ویژن

اصفهان نصف جهان

اطلاعیه

سلام به شما اعضای parsiblog

بنده خواستار نظرات شما دوستان گرامی در مورد این

وب میباشم و خواهشمندم که اگر مطلبی در مورد این

 شهر تاریخی در دسترس داریدرا دراختیار من قرار دهید

با تشکر


اطلاعاتی در مورد اصفهان

آمار

10 درصد از بیابان‌های ایران در استان اصفهان است که بخش اعظم آن را شهرستان‌های اردستان، نطنز، آران و بیدگل، کاشان و اصفهان شامل می‌شود. حدود 340 هزار هکتار از جنگل‌های دست‌کاشت ایران نیز در استان اصفهان و از این وسعت 90 هزار هکتار در شهرستان اردستان قرار دارد.

در سال 1388 خورشیدی 96 شهر و 884 روستا و یکهزار و 18 مکان و مزارع در سطح استان از تلفن ثابت برخوردار بودند. استان اصفهان از لحاظ ضریب نفوذ تلفن همراه در کشور مقام نخست را دارد. ضریب نفوذ تلفن ثابت در استان 40 درصد است، در حالی‌که میانگین آن در سطح ایران 33 درصد است


استان اصفهان

استان اصفهان

مختصات: شرقی‌″09 ′40 °51 شمالی‌″28 ′39 °32  °51?6692شرقی °32?6577شمالی  

 

اصفهان

sfahan

مرکز

اصفهان

مساحت

  107?027   کیلومترمربع

جمعیت (1385  )

  4،559،256

تعداد   شهرستان‌ها

  22

منطقه زمانی

IRST (گرینویچ+3:30)

-تابستان (دی‌اس‌تی)

IRST (گرینویچ+4:30)

زبان(های) اصلی

فارسی

استان اصفهان یکی از استان‌های کشور ایران است. این استان با مساحتی حدود 105?937 کیلومتر مربع بین 30 درجه و 43 دقیقه تا 34 درجه و 27 دقیقه عرض شمالی خط استوا و 49 درجه و 36 دقیقه تا 55 درجه و31 دقیقه طول شرقی از نصف النهار گرینویچ قرار دارد. این استان که در مرکز ایران واقع شده‌است و از شمال به استان‌های مرکزی، قم و سمنان؛ ازجنوب به استان‌های فارس و کهگیلویه و بویراحمد؛ از غرب به استان‌های لرستان، چهارمحال و بختیاری و از شرق به استان یزد محدود است.


نتیجه گیری در مورد زاینده رود

نتیجه گیری

بر اساس کاوش در متون تاریخی می توان چنین نتیجه گیری کرد که رودخانه ی زاینده رود به عنوان شاهرگ حیاتی و تمدن ساز در فلات مرکزی ایران دارای جایگاهی ویژه و استثنایی بوده است. یکپارچگی اکوسیستم رودخانه که از زردکوه بختیاری تا تالاب گاوخونی موجب تنوع زیستی، گیاهی، جانوری و نیز پیدایش جامعه های انسانی متعدد گردیده، رمز اصلی در پایداری محیط زیست و جریان های انسانی در حاشیه ی این رود افسانه ای بوده است. هرگز نمی توان در دوره ای از تاریخ زاینده رود، گسستگی در اکوسیستم رودخانه را مشاهده کرد و تمامی فعالیت های انسانی و تقسیمات آبی این رود تاریخی همواره بر اساس اصل یکپارچگی قوانین حاکم بر تقسیم آب رودخانه ی زاینده رود و مندرجات طومار منسوب به شیخ بهایی، ساکنان ساحل رودخانه از بالادست تا پایاب، بر اساس اصول منطقی به نحو عادلانه ای دارای حق برداشت از آب رودخانه بوده اند و مدیریت بهره برداری از آب به شیوه ای مشارکتی توسط مردم و با نظارت نمایندگان مورد اعتماد آنان انجام می گرفته است. نادیده گرفتن این اصل اساسی و سیستمی در حال حاضر، نشانه ای از تغییر دیدگاه معرفت شناسی مردم ما از نگاهی کل نگر و سیستمی به دیدگاهی یک سونگر و جزءنگر و در حقیقت عقب گردی به سمت فروپاشی بنیان های معرفتی اندیشمندان و حکیمان این سرزمین تلقی می گردد. برای رهایی از بحران خشکی رودخانه ی زاینده رود که علل معرفتی عامل اصلی آن است، باید با فراخوانی اندیشه های گذشتگان که در فرازهای تاریخ این رودخانه موجود است، هویت یکپارچه ی زنده رود را از سرچشمه تا تالاب به آن بازگردانیم.
*این مقاله قبلاً به همایش "همایش علل بحران زاینده رود در اصفهان" ارائه شده است.


استان اصفهان

استان اصفهان

مردم

مردم استان اصفهان به طور عمده از مردم فارس هستند. قومهای مختلف دیگری نیز در این استان ساکن هستند که به ترتیب جمعیت عبارتنداز: بختیاری‌ها، لرها، ترک‌ها، ارمنی‌ها، گرجی‌ها، یهودی‌ها، کولی‌هاوعرب‌ها.

دین

بیشتر مردم این استان مسلمان هستند همچنین مسیحیان، کلیمیان و زرتشتیان نیز اقلیتهای غالب توده مردمی استان اصفهان را تشکیل می‌دهند. تفکیک دین خانوارهای استان چنین است: 4559256 کل خانواده استان اصفهان، 4532030 خانواده مسلمان، 9130 خانواده مسیحی ، 951 خانواده کلیمی ، 445 خانواده زرتشتی، 7050 خانواده متدین به سایر دینها در استان زندگی می‌کنند.

وجه تسمیه

 شهر اصفهان از روزگاران کهن تا کنون به نامهای: آپادانا، آصف‌هان، اسباهان، اسبهان، اسپاتنا، اسپادنا، اسپاهان، آسپدان، اسپدانه، اسپهان، اسپینر، اسفاهان، اسفهان، اصباهان، اصبهان، اصپدانه، اصفاهان، اصفهان، اصفهانک، انزان، بسفاهان، پارتاک، پارک، پاری، پاریتاکن، پرتیکان، جی، دارالیهودی، رشورجی، سپاهان، سپانه، شهرستان، صفاهان، صفاهون، گابا، گابیان، گابیه، گبی، گی، نصف جهان و یهودیه سرشناس بوده‌است.

بیشتر نویسندگان بر این باورند که چون این ناحیه پیش از اسلام، به ویژه در دوران ساسانیان، مرکز گردآمدن سپاه بود و سپاهیان مناطق جنوبی ایران، مانند: بختیاری، خوزستان، کرمان، فارس، سیستان و... در این ناحیه گرد آمده و به سوی محل نبرد حرکت می‌کردند، آنجا را «اسپهان» گفته، سپس عربی شده و به صورت «اصفهان» درآمده‌است.

این شهر دارای واژگان کهنتری است که با نام کنونی آن، هیچ گونه پیوندی ندارد، مانند :انزان، گابیان، گابیه، جی، گبی، گی، گابا.

یاقوت حموی، می‌نویسد : «اصفهان یا اسپهان از کلیه اسباه است که به معنی سپاه و سگ می‌باشد.»

استاد پورداود، می‌گوید : «ارزش این وجه اشتقاق فقط در این است که می‌رساند در لهجه قدیم اصفهانی، اسباه به معنی سگ نیز بوده‌است» پورداود یادآور شده‌است که بطلمیوس، جغرافیانگار سده دوم میلادی، نام این شهر را «اسپدان» نگاشته، سپس می‌گوید واژه اصفهان روی اسپاهان قرار گرفته که خود شامل سپاه به معنی ارتش و هان اسم مکان، یعنی جای سپاه است.

نویسنده کتاب حدودالعالم از این شهر به نام «سپاهان» یاد کرده، می‌گوید : «سپاهان شهری عظیم است و آن دو شهر است : یکی را جهودان خوانند و یکی را شهرستان و در هر دو منبر نهاده‌اند...»

محمد حسین بن خلف تبریزی، درباره نام اصفهان، نوشته‌است : «اصباهان، معرب اسپاهان است و آن شهری است مشهور در عراق و نام اصلی او این است. و نام مقامی است از جمله دوازده مقام موسیقی و آن را اصفهانک نیز خوانند.»

در کتیبه‌های پارسی هخامنشی، انزان شامل ناحیه اصفهان و بختیاری بوده و پیش از کورش، مرکز قدرت هخامنشیان در این ناحیه بوده و پس از کورش انزان به گابیان تبدیل یافته و استرابن هم آن را به همین نام خوانده‌است و گابیان رفته رفته به جی تغییر یافت.

هرتسفلد نگاشته‌است : اصفهان نام بلوکی از ولایت پریت کان و نام شهر «گبی» بوده‌است. گبی بعدها «گی» و سپس عربی شد و به «جی» تبدیل یافت.

در سده 2 میلادی، نام گبی و اسپدانا در نقشه بطلمیوس دیده می‌شود. وی «اسپدانا»ی پارسی زمان هخامنشی را از کتاب ارتستنس، مدیر کتابخانه اسکندر مقدونی برداشته بود. در یک نقشه جهان نما که 100 سال پیش از بطلمیوس ترسیم شده‌است، این نام به صورت ساسانی «سپانه» یعنی سپاهان نگاشته شده و معنی آن، جای لشکریان است.

اسکندر مقدونی هنگام دنبال کردن داریوش هخامنشی به پارتاک یا پارک یاگی آمد و آن را گشود و اکسازر را که والی شوش بود به حکومت پارتاک گمارد. تاریخ نگاران پیشین، پارتاک را پاریتاکن نامیده‌اند که به پارسی آن روزی پرتیکان می‌گفتند و امروز فریدن می‌خوانند. پرتیکان به تمامی ناحیه اصفهان اطلاق می‌شده‌است


صنایع دستی شهر اصفهان

صنایع دستی در شهر اصفهان

استان اصفهان یکی از بزرگ‌ترین مراکز تولید انواع مختلف صنایع دستی ایران بشمار می‌رود. این استان از دیرباز گهواره هنرهای زیبا و صنایع دستی بوده‌است. تزئینات آجری، کاشی کاری، گچ بری و انواع خط در آثار تاریخی اصفهان، از قرن‌ها پیش تا دوره معاصر، بر اطراف و جوانب مناره‌ها و داخل و خارج مساجد، قصرها و هنرهای زری دوزی و قلم کاری، ترمه و نقره کاری و زرنگاری و رونویسی انواع کتاب، قرآن و قطعات نگارگری و نقاشی جملگی به مرکزیت هنری اصفهان گواهی می‌دهند.

سیم کشی، زرکشی، زربافی، گلابتون دوزی، منبت گلپایگان، پولک دوزی، زنجیره بافی، قالی بافی و نساجی از صنایع دستی رایج اصفهان است. این صنایع در عهد شاهان صفوی رونق فراوان داشت. در دوران قاجاریه، بازار صنایع دستی در اصفهان از رونق افتاد. ولی بعد از انقلاب مشروطه باز توسعه یافت. به طور کلی طرح و نقش عموم دست ساخته‌های اصفهان اعم از فرش و قلمکار و ظروف قلم زنی و کاشی، دوختنی‌های روی پارچه تحت تأثیر طرحهای تزئینی دوران صفویه قراردارد و طراحان اصفهان، به نسبت قدرت درک و مهارت خود از آثار قدیمی برمی‌گیرند و با خلاقیت خود، آنها را زیباتر می‌سازند.


پیشینه ی تاریخی زاینده رود

پیشینه ی تاریخی

 

 

 سابقه ی نام رودخانه

بنابر نوشته ی دکتر لطف اله هنرفر در مقاله ی «زاینده رود در گذرگاه تاریخ»: ابن رسته نویسنده ی مشهور اصفهانی در قرن سوم هجری در کتاب خود به نام «اعلاق انفسیه» رودخانه ی اصفهان را زرین رود می گوید و ابن حوقل بغدادی در توصیف ایالات جبال در قرن چهارم، آنجا که از اصفهان صحبت می دارد نام رودخانه را «نهر زرندرود» و در جای دیگر «زرن رود» ذکر می کند. مورخ مشهور اسلامی حمزه ی اصفهانی در قرن چهارم نام رودخانه ی اصفهانی را «زیرن رود» ذکر می کند. در رساله ی محاسن اصفهان تألیف مفضل به سعد بن حسین مافروخی اصفهانی از قرن پنجم هجری و ترجمه ی رساله ی محاسن اصفهان و تألیف حسین بن محمد بن ابی الرضا در قرن هشتم هجری، نام این رودخانه «زرین رود» و «زنده رود» آمده است.
همچنین دکتر حسین ابری 1379، ص 30 در زمینه ی نام «زنده رود» چنین می نویسد:
«این نام از نام های متداول زاینده رود بوده است و در متون کهن جغرافیا گاهی با این نام معرفی شده است، از جمله یاقوت حموی، آن جا که می گوید: مدینه ی اصفهان یا جی که اکنون به شهرستان معروف است و آن بر کنار زنده رود است...»، و هنوز در متون ادبی به ویژه در اشعار آورده می شود. در معنای آن یکی از سیاحان آمریکایی موسوم به آموری (
AMORI  ) در کتاب خود که به سال 1928 در لندن چاپ و منتشر شده، زنده رود را همان رودخانه ی زنده به معنی در قید حیات آورده است. قائل شدن حیات به معنی زندگی آن چنان که برای انسان و حیوان به کار می برند، برای یک رودخانه کمی دور از عادت است. اما هرگاه نظری به ایران مرکزی بیندازیم دره هایی را در دامنه ی کوه های خشک و صحاری می بینیم که امروزه بدون آب هستند ولی ژرفای آن ها نشان می دهد که روزگاری، آب فراوانی از آن ها عبور می کرده است، و اکنون یا محل عبور سیلاب های چندروزه هستند و یا این که اصلاً آبی در آن ها جاری نیست، و نیز رودخانه هایی در داخل کشور داریم که مدت چند ماه آب دارند و به مرور در فصل گرم، خشک می شوند. این گونه رودخانه ها را رودهای فصلی می نامند. نمونه ی آن در استان اصفهان، و در اکثر مناطق خشک ایران وجود دارد.
میرزا حسین خان تحویل دار در کتاب «جغرافیای اصفهان» که به کوشش منوچهر ستوده در سال 1342 منتشر شد، می نویسد: اطلاق نام زاینده رود به این رودخانه به این دلیل است که به علت سختی سطح زمین در بستر و حوالی بستر رودخانه (از جنس شیست)، آب های آبیاری شده مجدداً بعد از نفوذ زیر خاک اراضی، کم و بیش به زاینده رود باز می گردد. به عبارتی می توان گفت که بستر زاینده رود زهکشی اراضی و مناطق اطراف آن است. لذا در هیچ موقع سال هر


زاینده رود

مقدمه


از اهمیت زاینده رود همین بس که با خشک شدن آن نه تنها تمامی فعالیت های اقتصادی و اجتماعی ساکنان اصفهان دچار دگرگونی می شود، بلکه پیامدهای روحی – روانی، زیست محیطی، و حتی سیاسی آن در سطوح منطقه ای و ملی تأثیری ژرف برجای می نهد.
رود حوضه ی آبریز زاینده رود با مساحت حدود 41500 کیلومتر مربع، حوضه ی کاملاً بسته ای است که هیچ خروجی به دریا ندارد. رودخانه زاینده رود از کوه های زاگرس در غرب اصفهان سرچشمه می گیرد و در باتلاق گاوخونی در شرق اصفهان به پایان می رسد. قمست عمده ای از حوضه به خصوص در پایین دست (منطقه دودشت) دارای اقلیم خشک و نیمه خشک است. متوسط بارش در اصفهان 130 میلی متر در سال است.
حداکثر میزان بارش حوضه در کوهرنگ با 1400 میلی متر و حداقل بارش حوضه در ورزنه با 88 میلی متر است. بخش عمده ای از بارندگی حوضه در ماه های زمستان رخ می دهد و در فصل تابستان بارش مؤثری وجود ندارد. همچنین متوسط سالانه ی تبخیر و تعرق پتانسیل در حوضه 1500 میلی متر است؛ لذا بدون دسترسی به منابع قابل اطمینان آب، کشاورزی در سطح حوضه ی زاینده رود ممکن نخواهد بود.
پیش تر از آن که گروهی از حاکمان در گستره ی تاریخ ایران زمین سپاهان (اصفهان) را شاهدی بر قدرت و شکوه حکمرانی خویش جلوه گر سازند، این سرزمین جلوگاه طبیعت بود. کسی نبود تا دیگری را بیازارد. درختان سر به آسمان کشیده با دلربایی شاخساران سبز خود پهلو به پهلو، چمن زارهای پهناور به همره سرود باد و آوای نسیم و طنین نغمه های دل انگیز پرنده های رنگارنگ و ترنم بال های آنان همه بر بستر جاودان موج های خروشان زنده رود با پایکوبی و هیجانی وصف ناپذیر، زیباترین و شگفت انگیزترین سمفونی حیات و شادمانی را بر پیشانی فلات مرکزی ایران رقم می زدند. زاینده رود، مرواریدهای سپید دامنه های زردکوه بختیاری را در هر بهار با گرمای عشق خویش به قطرات آب مبدل می کرد و روح زندگی را در این قطرات چنان جاری می ساخت که زردکوه بر خود می بالید که زنده رود، تالاب گاوخونی را نیز از سینه ی او آب می دهد و بدین سان نام او را همواره جاودان می سازد. زردکوه از این رو تالاب گاوخونی را نیز فرزند خود می دانست و زنده رود را رگ جاری سینه ی خویش. او نمی پنداشت زمانی خواهد رسید که رگ سینه اش را تکه تکه کنند. آنگاه زاینده رود همانند اژدهایی مهربان از فراز کوهرنگ تا گاوخونی آرمیده بود و هر از چند گاهی با خروش ناگهانی اش به هر سو طراوت نثار می کرد. بهشت سبز سپاهان را کویری خسته از شمال و جنوب و مشرق دربرگرفته بود. مردمان از هر سو خود را به این بهشت می رساندند و هرکدام به نوعی در سمفونی حیات همراه با زنده رود در جشن و هیجان طبیعت شرکت می جستند.
در زمینه ی حوضچه ی آبیاری زاینده رود این خردادبه در «المسالک و الممالک» احتمالاً قبل از دیگران در این مورد اظهار نظر کرده و گفته است: «سرچشمه ی زرین رود، دره ی اصفهان است. از این رود روستاهای هفت گانه (اصفهان) سیراب می شوند». بر اساس تحقیقات اقتصادی و اجتماعی زاینده رود که در سال 1344 توسط دانشکده ی علوم سیاسی و اقتصادی دانشگاه تهران انجام گرفته است، بلوکات آبخور زاینده رود، منطقه ای را شامل می شود که از پل زمان خان شروع می شود و بر مبنای طومار منسوب به شیخ بهایی، نظم و نسق خاصی بر آن حاکم است. این حوضه ی وسیع که در طرفین شرق و جنوب شرقی و جنوب غربی اصفهان واقع شده است تا حاشیه ی گاوخونی ادامه می یابد. حسین ابری به نقل از مأخذ پیش تر ذکر شده، میزان وابستگی اراضی بلوکات آبخور زاینده رود را به ترتیب از سرچشمه تا پایاب (غرب به شرق) در جدول زیر نشان داده است. (جدول 1)
بر اساس بررسی های تاریخی موجود، در دوران های گوناگون تقسیم آب زاینده رود و بهره برداری هر یک از روستاها از آب رودخانه در 6 ماهه ی دوم سال که هوا گرم و آب کمتری موجود بوده است، تابع تعداد سهامی بوده است که در طومار منسوب به شیخ بهایی تعیین گردیده بود.
ردیف نام بلوک درصد وابستگی اراضی به آب زاینده رود
1 آیدغمش و اشیان 91 درصد
2 گرکن 95 درصد
3 اشترجان 6/58 درصد
4 ماربین 35 درصد
5 جی 66 درصد
6 کراج 47 درصد
7 براآن 14 درصد
8 رودشت 80 درصد


تاریخچه ی رودخانه ی زاینده رود


تاریخچه ی رودخانه ی زاینده رود(1)

چکیده

هدف از نگارش این نوشتار، آشنایی با تاریخچه ی زاینده رود و وابستگی تاریخچه ی مدنیت اصفهان به این رود است. زیرساخت منطقی در شکل گیری این مقاله، اندیشه یا تفکر سیستمی است که بر مبنای آن رودخانه ی زاینده رود دارای هویتی یکپارچه و تجزیه ناپذیر است؛ به نحوی که ایجاد هرگونه تغییر در یکی از ارکان آن موجب برهم خوردن تعادل اکولوژیک، و پیدایش تغییرات گوناگون دیگر زیست محیطی، اقتصادی، اجتماعی، سیاسی خواهد شد. موضوعات مورد بحث مواردی را بدین شرح در بر می گیرد: مشخصات حوضه ی آبریز، پیشینه ی تاریخی، تأثیر رودخانه در زندگی و آداب فرهنگی و اجتماعی مردم، سابقه تقسیم آب زاینده رود و طومار منسوب به شیخ بهایی، جمعیت های ساکن و بهره بردار از آب و نیز نقش مردم در مدیریت زاینده رود. بر اساس کاوش در متون تاریخی می توان چنین نتیجه گیری کرد که رودخانه ی زاینده رود به طور یکپارچه از زردکوه بختیاری تا تالاب گاوخونی به عنوان شاهرگ حیاتی و تمدن ساز در فلات مرکزی ایران دارای جایگاهی ویژه و استثنایی بوده است. همچنین ساکنان ساحل این رود تاریخی از نواحی بالادست تا پایاب زاینده رود از دیرباز دارای حق مشخصی برای برداشت آب بوده اند که نمونه ی بارز آن را می توان در طومار منسوب به شیخ بهایی دید که در آن سهم مناطق گوناگون در طول مسیر رودخانه بر اساس سطح زیرکشت و جمعیت تعیین گردیده است.