آشنایی با مکتب اصفهان
در مکتب اصفهان کل در یک نگاه قابل درک می شود و مفهومی مجزا از اجزای خویش می یابد مفهومی که نشان می دهد کل، مجموعه ای از اجزا متشکل خود نیست.
جزء نیز در مقیاس خویش کامل است و وحدت را نشانگر است. در عین آنکه در ترکیب با اجزای متشابه یا متباین مجموعه بزرگتر و واحدی را سبب می شود.
از دیگر ویژگی ها، فضای انسانی به جای مقیاس انسانی است. مقیاس انسانی در برابر آمد و شد انسان از عروج به فرود و بر عکس رنگ می بازد.
سیال بودن و تداوم فضایی
مکتب اصفهان در شهر سازی با عنایت عالم همه منظر اوست از ایجاد نقطه گریز دید و توجه تام و تمام به یک نقطه حذر می کند.نه این بودن و نه آن بودن اصل و مفهومی است که از ذره تا کلان فضای این مکتب دیده می شود.
تعادل فضایی و توازن کالبدی هماهنگی و هماوایی عناصر متباین در معرفی یک مفهوم با یک عنصر واحد سبب می شود تا اصل تقارن و فضای متقارن در این سبک معنا نداشته باشد.
جهان بینی متکی بر مفاهیم عرفانی در شهر سازی مکتب اصفهان بران است که سلسله مراتب فضایی در هر مقیاس بازتابی از اصل وحدت بخش جهان باشد.
مکتب اصفهان بی آنکه در پی ساخت و بر پایی بناهای یادمانی باشد خود به یادمان تبدیل می شود در گفتگو با مردم قرار می گیرد از آنان هویت می یابند و به بناها هویت می بخشند.
در مکتب اصفهان شهر در محیط پیرامونی مستحیل می شود.
برج و باروی شهر نه به عنوان یک عنصر متمایز کننده شهر از روستا که به عنوان حصاری برای تعریف محدوده کالبدی شهر به کار گرفته می شدر این مکتب رونق و آبادی شهر نه از باز سازی شهر کهن بلکه از ایجاد مجموعه های شهری جدید در کنار شهرکهن دنبال شود. آنچه دراین میان اهمیت دارد بیان هماهنگ و هماوای فضاهای شهری است.
برای پی بردن به نقش مکتب اصفهان برای هر ویژگی می توان مثالی آشنا و واضح در این شهر پیدا کرد که بیانگر این مکتب است.
تمام ویژگی ها در شکل گیری شهر اصفهان نقش دارند اما ویژگی آخر تاثیر بسزایی در توسعه شهراصفهان داشته است. رونق و آبادی شهر نه از باز سازی شهر کهن بلکه ازایجاد مجموعه های شهری جدید در کنار شهر کهن دنبال می شود در اصفهان عصر صفوی شهر کهن در شمال شرقی زاینده رود قرار داشت که میدان نقش جهان در این محدوده قرار داشت.
با توجه به این ویژگی فرح آباد، جلفا، عباس آباد، خواجو و محله شاهی در کنار شهر کهن به عنوان محلات جدید و اما با برنامه ریزی ساخته شد.
از دانشمندان و اندیشمندانی که تاثیر در شکل گیری مکتب اصفهان داشته اند میرداماد، میر ابوالقاسم میر فندرسکی، فیض کاشانی، مجلسی دوم و ملاصدرا را نام برد اما شیخ بهایی تاثیری بسزایی در شکل گیری مکتب ا صفهان داشته است.او با نظریه حکمت یونانیان و حکمت ایمانیان خود که از اشعار قرن 11 او بدست آمد تاکید بر آن داشت که ارسطو و بوعلی سینا اسلام را زیر لگد های خود خفه کرده اند. او در این راه به درجه ای از کمال روحی ورای اصول و قواعد نظری رسیده که همه اثارش سرشار از ارزشهای معنوی است. آثار او گواه توازنی است که میان علوم ظاهری و باطنی، مباحث ما بعدالطبیعی و جهان سیاسی برقرارشده است. این توازن شاهد رابطه ای است که میان وجوه مختلف سنت برقرار باشد شیخ بهایی بی اعتباری تمام علوم را در برابر عرفان نشان داد در حالی که خود در تمام علوم خبره بود این چنین شد که از دل حکمن ایمانی مکتب اصفهان متولد شد.
یکی دیگر از دلایلی که شیخ بهایی تاثیر بسزایی در شکل گیری این مکتب داشت از توجه و معنی شعر
این وطن مصر و عراق و شام نیست
این وطن شهری ست کان را نام نیست
ای خوش آن کو یابد از توفیق بهر
کاورد رو سوی این بی نام شهر
بدست می آید. شیخ بهایی شیعه بود اما در کشورش آزار و اذیت شیعه رواج داشت. او به ایران امد و تصمیم گرفت کاری کند که به تمام کشور های همسای به خصوص کشور زاد گاهش ثابت کند ایران که دارای مذهب شیعه است از پیشرفته ترین کشور هاست و بالاتر از تمام همسایگانش. او می خواست برتری شیعه را ثابت کند.
هویت در لغت یعنی بیان یا نمایش ماهیت شی یا پدیده در ذهن آدمی. به کارگیری تعابیری همچون ((من))، ((خود))، ((شخصیت))، ((تعلق)) نشان می دهد که برای انسان اعم از فرد و اجتماع موضوعی به نام هویت مطرح می باشد که جملگی متعلقات و وابستگیها و فعالیتهای انسان به آن اطلاق می شود. نقش شهر. محیط زندگی انسان در تبیین و احراز و تقویت و نمایش باورها و جهان بینی و فرهنگ جامعه و در نتیجه در تجلی هویت جامعه و تبع ان هویت انسان به عنوان نقش غیر قابل انکار ظا هر می شود.
برای تعریف هویت شهر و همچنین هویت عناصر شهری و عمارت، مد نظر داشتن اصل وحدت در کثرت و همچنین توجه به رابطه انسان و فضا ضروری است.
برای هویت بخشیدن به محیط مصنوع باید مطلبی رعایت شود و آن این است که ((همانگونه که در بحث فرد و اجتماع مطرح است که هر کدام باید جایگاه خود را داشته باشند در هویت بخشیدن به اثار انسانی و اصولا در تبیین و تعریف هویت برای آثار انسانی از جمله عمارات ،عناصر شهری و کل شهر نیز باید این رویه رعایت شود))
شهر ها دارای یک سری رویدادهای خاطره انگیزی یا همان رویدادها و حوادثی که موجب تغییر مکانی از مکان دیگر می شود که می تواند به تعریف هویت شهر کمک کند.
در شناخت شهر هویت شهر باید هر دو تصویر عینی و ذهنی آن یعنی شهر ساختار و کالبد شهری و کارکرد اقتصادی آن، فضاهای عمومی و ... و نیز عوامل ذهنی گروههای اجتماعی ساکن، سطح ادراک و شعور اجتماعی مورد بررسی قرار می گیرد.
هویت شهر اصفهان باید از 3 جهت مورد بررسی قرار گیرد:
1)هویت اجتماعی
2)هویت کالبدی
3)هویت طبیعی
برای شناخت هویت اجتماعی شهر اصفهان باید به بررسی آیین ها و مراسم علی الخصوص مراسم مذهبی بپردازیم. به طور خلاصه تاثیر این مراسم و آیین ها را در ساخت مساجد متعدد، سقاخانه ها، هیئت ها و... می توانیم ببینیم یعنی هویتی اسلامی که اصفهان را شهری اسلامی معرفی می کند.
برای تعریف هویت کالبدی شهر اصفهان به میدان نقش جهان، چهار باغ و ... توجه می کنیم با شناخت دقیق میدان و اصول و قواعد ساخت آن توسط شیخ بهایی باز هم به هویت اسلامی شهر اصفهان پی می بریم. اما همواره اصفهان کوشیده است ورای مذهب و نام باشد.
هویت طبیعی شهر اصفهان برگرفته از رودخانه زاینده رود و مادی هاست که آب زنده رود را در رگ شهر جاری می کنند.